حرفهای دل یک نفر

کی گفته عاشقی گناهه کی گفته هر کی عاشق شد باید بمیره اخه چرا عاشقا به هم نمیرسن

حرفهای دل یک نفر

کی گفته عاشقی گناهه کی گفته هر کی عاشق شد باید بمیره اخه چرا عاشقا به هم نمیرسن

پسرا چقدر نامردن

پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم...ما همدیگرو به حد

مرگ دوست داشتیم

سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود...اما چند سال که گذشت کمبود

بچه رو به وضوح حس می کردیم...

می دونستیم بچه دار نمی شیم...ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم

یکی از

ماست...اولاش نمی خواستیم بدونیم...با خودمون می گفتیم...عشقمون

واسه یه

زندگی رویایی کافیه...بچه می خوایم چی کار؟...در واقع خودمونو گول می

زدیم...

هم من هم اون...هر دومون عاشق بچه بودیم...

تا اینکه یه روز

علی نشست رو به رومو


گفت...اگه مشکل از من باشه ...تو چی کار می کنی؟...فکر نکردم تا شک

کنه که

دوسش ندارم...خیلی سریع بهش گفتم...من حاضرم به خاطر


تو رو همه چی خط سیاه بکشم...علی که انگار خیالش راحت شده بود یه

نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد...


گفتم:تو چی؟گفت:من؟


گفتم:آره...اگه مشکل از من باشه...تو چی کار می کنی؟


برگشت...زل زد به چشام...گفت:تو به عشق من شک داری؟...فرصت

جواب ندادو

گفت:من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم...


با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن

شدم اون

هنوزم منو دوس داره...


گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه...


گفت:موافقم...فردا می ریم...


و رفتیم...نمی دونم چرا اما دلم مث سیر و سرکه می جوشید...اگه واقعا

عیب از من بود چی؟سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن

به این حرفارو به خودم ندم...

طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه...هم من هم اون...هر دو آزمایش

دادیم...بهمون

گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره...

یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید...اضطرابو می شد خیلی اسون

تو چهرههردومون دید...با این حال به همدیگه اطمینان می دادیم

که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیس...

بالاخره اون روز رسید...علی مث همیشه رفت سر کار و من خودم باید

جواب ازمایشو می گرفتم...دستام مث بید می لرزید...داخل ازمایشگاه

شدم...

علی که اومد خسته بود...اما کنجکاو...ازم پرسید جوابو گرفتی؟


که منم زدم زیر گریه...فهمید که مشکل از منه...اما نمی دونم که تغییر

چهره اش از ناراحتی بود...یا از خوشحالی...روزا می گذشتن و علی روز

به روز نسبت به من سردتر و سردتر می شد...تا اینکه یه روز که دیگه

صبرم از این رفتاراش طاق شده بود...بهش

گفتم:علی...تو چته؟چرا این جوری می کنی...؟ اونم عقده شو خالی کرد

گفت:من بچه دوس دارم مهناز...مگه گناهم چیه؟...من

نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم...


دهنم خشک شده بود...چشام پراشک...گفتم اما تو خودت گفتی همه

جوره منودوس داری...گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی...پس چی شد؟

گفت:آره گفتم...اما اشتباه کردم...الان می بینم نمی تونم...نمی کشم...


نخواستم بحثو ادامه بدم...پی یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر

گریه کنم...و

اتاقو انتخاب کردم...


من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم...تا اینکه علی احضاریه اورد برام و گفت می خوام

طلاقت بدم...یا زن بگیرم...نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم...بنابراین از

فردا تو واسه

خودت...منم واسه خودم...

دلم شکست...نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای

قشنگش دل خوش کرده بودم...حالا به همه چی پا زده...

دیگه طاقت نیاوردم لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم...برگه جواب ازمایش

هنوز توی  جیب مانتوام بود...

درش اوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون

گذاشتم...احضاریه

رو برداشتم و از خونه زدم بیرون...

توی نامه نوشت بودم: علی جان...سلام...


امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی...چون اگه این کارو

نکنی خودم

ازت جدا می شم...


می دونی که می تونم...دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه

دار نمیشه جدا شم...وقتی جواب ازمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از

توئه...باور کن اون قدر  برام بی اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون

جاپاره کنم...

اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه...


برای خودم متاسفم...این که یه عمر مو...بهترین لحظات عمرمو پای چه

ادمی هردادم...یه ادم دورنگ...یه ادم دروغگو...

توی دادگاه منتظرتم...امضا...مهناز

نظرات 30 + ارسال نظر
غزل شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:32 ب.ظ

واییی چه بد ... داشت اشکم میومد ... ممنون که خبرم کردی

اره اجی میبینی همه پسرا نامردن

moh@mm@d شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:43 ب.ظ http://www.rashtbehesht.blogfa.com

سلام؛ مرسی خبرم کردی؛ جالب بود؛ همه ی بسرا نامردن‏!‏ ما اینجا هویجیم؟‏!‏

]همتون از یک نوع هستین استثنا هم ندارین

فقطد دل رحم تر باشین

moh@mm@d یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:55 ب.ظ http://www.rashtbehesht.blogfa.com

اکه اینطور باشه زنها هم همه مهربون نیستند که؛اتفاقا جند مورد قاطی رو هم دیدم؛ تو همین بلاک فا هم جند نمونه وجوددارند؛ناراحت نشیا ابجی؛ ولی دختره اسم وبلاکش ضد سوسکه‏!‏ این یعنی بخاطر این که بسرا نامردن اسم وبلاکو این کذاشته_‏ بعد توهین یعنی ؛البته شما که استثنایی؛/یدونه باشی؛ واسه نمونه باشی‏!‏؛فعلأ

من نگفتم که همه دخترا مهربونن
منم استثنا نیستم

Farzad یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:03 ب.ظ http://www.3167.blogfa.com

ابن اسمش رو خودشه : داستان !!

و این داستان ها از روی زندگی ادم ها ساختهه شده

f... یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:25 ب.ظ http://yekroozbadazoo.blogsky.com

ey baba azize dele man eshq 1harfe 2ruq bud k majnun za2 raft.eshq vojud nadare hamash cherte

درسته
البته عشق وجود داشت ما انسان ها از بین بردمش
همون طور که میگن عشق هم عشقای قدیم

بنده پشیمان یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:21 ب.ظ http://tamedonya.blogfa.com/

سلام
داستان غمگینی بود .

یادمون باشه الکی به کسی قول ندیم.

بستگی به ادمش داره و بعضی مرد ها شاملش می شن.




تاحدی قبول دارم

پیمــــــــــــــان یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:33 ب.ظ http://ghoghnoos-man.blogfa.com

سلام
ممنون از دعوتت
اگر زندگ میخواد اینجوری باشه که با یه مشکل یا یه اتفاق که قابل حل هست از هم بپاشه همون بهتر که اصلا چنین زندگی رونق پیدا نکنه . واقعا سخته که بعد از چندوقت زندگی هنوز طرفتو نشناسی و ندونی که دلش با تو نیست اونم واسه بچه

سلام خواهش
اره واقعا
اینجور ادماهم زیاده

غزل دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:05 ق.ظ http://www.ghazal0618.blogfa.com

╬═♥╬ سلام
╬♥═╬
╬═♥╬ آپــــــــــــم
╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬.
╬═♥╬ منتــــظرتم
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬ حتما بیا...

Farzad دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:49 ق.ظ http://www.3167.blogfa.com

میگم با من بحث نکن ! یه آدم اگه یه نفر رو واقعا دوست داشته باشه به هیجی اهمیت نمیده ...
اگه تو این داستان رو میگی بیا منم 8 تا اتفاقاهایی که خودم شاهدش بودم برات بگم که از هر چی دختره بدت بیاد !

داری دستور میدی؟؟؟ من بحث نمیکنم فقط دارم نظرمو میگم
من نگفتم همه پسرا نامردن و همه دخترا مهربون
من میگم اگه دخترا ۵۰٪نامرد باشن پسرا ۹۹٪نامردن
دوست داشتن هم یه زمانی میشه

Farzad دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:18 ب.ظ http://www.3167.blogfa.com

خدا نکنه من به کسی دستور بدم ؟!
ولی اون آماری رو هم که دادی من قبول ندارم , مشکل دخترا اینه که فک میکنن خیلی باهوشن ( البته منظورم تو نیستی ها ...) , هم پسرا و هم دخترا خوب و بد دارن و کسی هم سرشماریشون نکرده ...

درسته ولی قبول کن که بسرا بیشتر از دخترا نامردن
مثلا تو یه دوستی دخترا با چه هدفی دوس میشن و بسرا با چه هدف
(البته به قول خودت بعضی هاشون )

نازنین دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ب.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

سلام آبجی
آره نمیشه گفت که پسرا بدن یا دخترا یا کدومشون بهترن! ولی خب تجربه اثبات کرده البته من چون دانشجوی روانشناسی ام و یه مدت تو کلینیک مشاوره رفت و آمد داشتم میگما !شاید تو کل جهان که البته نمیدونم بگن دخترا نامرد و بی وفان! ولی تو کشور خودمون آمارا نشون داده وفای خانوما بیشتره ...

البته مردای باوفا درسته یکم کمتر از خانومان!

بله اجی البته یه کم هم نه زیاد

آرمین سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:58 ب.ظ

ما شادیم
سلام گلم :-*[گل][گل]
چه آپ خوشگلی آفرین درود فراوان به تو[گل]

زندگی “باغی”است[گل][گل]
که با عشق”باقی”است
“مشغول دل” باش[گل][گل]
نه “دل مشغول”[گل][گل]
بیشتر” غصه های ما ”[گل][گل]
از “قصه های”خیالی ماست[گل][گل]
پس بدان اگر “شیرین” باشی[گل][گل]
همه چیز “فرهاد” است[گل][گل]

سلام ممنون اقا معلم

Farzad سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.3167.blogfa.com

والا اینو اتفاقا یه سایت تفریحی 5 ساعت پیشتر زده بود و خودمم تا حالا ندیده بودم و وقتی نظراتشو خوندم دیدم همه ازش خوششون اومده که آوردمش تو وبم !
به هر حال مرسی از توجهت ... ! [گل]

Farzad سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:05 ب.ظ http://www.3167.blogfa.com

ببین بازم قبول ندارم که میگی پسرا بیشتر از دخترا نامرد دارن ! ...
ولی اینو قبول دارم که دخترا باید بیشتر از پسرا تو انتخابشون دقت کنن ...

خدا روشکر که اینو قبول داری
ولی بازم میگم پسرا بیشتر از دخترا نامردن

نازنین چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ http://ehsaseeshgh.blogsky.com

سلام آبجی
آپم اگه دوست داشتی بیا
عاشقتم بوس

zahra جمعه 26 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.mymemorabilia.blogfa.com

خیلی دلم شکست.............
زنا همشون از خودت گذشتگی میکنن همیشه

نازنین یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:55 ق.ظ

ناراحت شده بودی از کامنتم چرا؟
در ضمن خودت گفتی واسه آپات دعوتم کن مگرنه مزاحمت نمیشدم آبجی!

نه گلم نارحت نشدم عشقم
اره واس اپات صدام کن

غزل یکشنبه 28 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:28 ب.ظ http://www.ghazal0618.blogfa.com

به هیچ صراطی مستقیم نیست
دلی که
بی تاب نوازش دست های مهربان توست

... اپم و منتظر ناز نگاهت...
[گل][گل][گل][گل][گل][گل]

اووووووووومدم

moh@mm@d دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:28 ب.ظ http://www.rashtbehesht.blogfa.com

سلام ابجی؛ هر سال یکبار به ما سر بزنی به جایی بر نمیخوره ها‏!؛ ما که هر روز بهت سر میزنیم با معرفت؛

اوووووووومدممممم
ممنون که سر میزنی

ღsiyavash khღ دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:04 ب.ظ http://lover-mistress.mihanblog.com/

هق هق هق...


واقعا متنبه شدم....به طور کلی متحول شدم

اخیییییییییییی

behnam دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ http://turkbozgord.blogfa.com/

هر چیزی رو که نمیتونی فراموش کنی بدست بیار
هر چیزی رو که نمیتونی بدست بیاری فراموش کن

تنها پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:36 ب.ظ http://online258.blogfa.com

سلام.
خیلی غمگین بود.
تو این دنیا به دست خود آدم هم نمیشه اعتماد کرد چه برسه به یکی دیگه.
من آنلاینم بیان خوشحا میشم نظر یادتون نره

اره چون خودمم هم خیلی غمگینم

تاتی جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:12 ق.ظ http://mistati0681.blogfa.com

سلام مهناز جون چطوری
ببخشی این سوالو ازت می پرسم جدا شدیا آخرش
عجب کاری کردی منتظر جوابتم حتما حتما

مهناززززمنکه مهناز نیستم
کدوم کار
اشتباه کامنت گذاشتی

سمین جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:27 ب.ظ http://myfavoritesingers.blogfa.com

وبت عالیه...ولی این داستان پسرا چقدر نامردن داستان زندگی خودته؟؟من نفهمیدم...ولی خیلی ناراحت شدم وقتی خوندم...خب به وب منم سر بزن...اپم...منتظرتم ...بای...

سلام نه عزیز داستان خودم نیست چشم حتما میام وبت سر میزنم

تاتی یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 06:49 ب.ظ http://mistati0681.blogfa.com

سلام درمورد داستان پسرا چقد نامردن کامنت گذاشتم
داستانه خودته



moh@mm@d یکشنبه 11 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:06 ب.ظ http://www.rashtbehesht.blogfa.com

upam

نوید چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:13 ق.ظ http://nicelove2000.blogfa.com

سلام
حرفای تو وبلاگت شرح حال این روزای منه. عشقم همه کسم من و تنها گذاشت و رفت. خداییش پسرا نامردن یا دخترا؟ دارم داغون میشم. فقط همین.

gele یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:00 ق.ظ

حیف عشق ؛عاشقی ؛شدین رفیقای اینترنتی از این راه میخای نامرد بودن بسرا یا دخترارو بدونین افسوس میخورم براتون ( عشقا شده اینترنتی ایمیلی ) کاش ایران بودم ولی از همه جی خبر دارم .همتون یکی هستین هر دقیقه عشق عوض میکنی ؛اینا مال بجه هاس

سلام ممنون که اومدی منکه میدونم کی هستی
تو لطفا واس خودت افسوس بخور

gele دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:10 ق.ظ

من جز خدا کسی رو نمیشناسم ؛منو همه میشناسه

اخییییییییییییییی دلم برات سوخت
لطفا دیگه این وب نیااااااا ممنون میشم

mandana شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 07:00 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد